آبی مثل ؟؟؟ ===> منهای فوتبال... :دی

آبی مثل ؟؟؟ ===> منهای فوتبال... :دی

نرم نرمک می رسد اینک بهار.خوش به حال روزگار. . .گر نکوبی شیشه ی غم را به سنگ. . . هفت رنگش می شود هفتاد رنگ . . . :دی
آبی مثل ؟؟؟ ===> منهای فوتبال... :دی

آبی مثل ؟؟؟ ===> منهای فوتبال... :دی

نرم نرمک می رسد اینک بهار.خوش به حال روزگار. . .گر نکوبی شیشه ی غم را به سنگ. . . هفت رنگش می شود هفتاد رنگ . . . :دی

عناوین یادداشت‌ها

  • من از این بند نخواهم به در آمد همه عمر سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1401 02:45
    سلام به همه الان که دارم این متن رو می‌نویسم 14 تیر 1401 ساعت 2 و 30 دقیقه بامداد هست. من الان 24 سالمه. مصاحبه دکتری دادم، منتظرم جوابش بیاد و همینطور پایان نامم رو دارم به اتمام می‌رسونم. راستی اینم بگم من مهندسی برق خوندم اونم از نوع کنترلش امروز توی دانشگاه با یکی از دوستانم خیلی اتفاقی وارد این وبلاگ شدم و همین...
  • اظهار وجود سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1392 21:53
    خب دوستان , خیلی خیلی ممنون دیگه ! من نت نمیام , یکی نیس بگه مرده ای , زنده ای ! بیخیال ! خیلی وقته پست نذاشتم این پست هم صرفا جهت اظهار وجود بوده !!!!!! و هیچ هدف دیگه ای از گذاشتن این پست نداشتم و من الله توفیق. . .
  • Seasons In The Sun یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1392 00:03
    یکی از بهترین آهنگ هایی که شنیدم " Seasons In The Sun " هست ! Goodbye to you my trusted friend we've known each other since we were nine or ten together we've climbed hills and trees learned of love and ABC's skinned our hearts and our knees Goodbye my friend , it's hard to die when all the birds are singing...
  • مرگ یا زندگی . . . مسئله این است ! یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 22:44
    چند وقته یه حسی دارم . یه حسی که انگار بهم میگه دنیا داره تموم میشه . یا این که دنیا واسه من تموم شده . یه حسی که هدف زندگی کردن رو ازم می گیره . یه حسی که باعث خستگیه . نمی دونم حس بدیه یا خوب . ولی هر چی هست باعث شده مرگ و زندگی واسم هیچ فرقی نداشته باشه . . .
  • دنیای بهتر چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 13:39
    بعضی آدما دیگه این دنیا واسشون کوچیک میشه ! همون لحظه هاس که دلشون یه دنیای بزرگتر می خواد ! یه دنیای خیلی خیلی بزرگتر ! اینجاس که از خدا می پرسن خدایا هر طلوعی یه غروبی داره . پس غروب ما کی ه ؟! در این مواقع گاهی این قدر طرف بدبخته که حتی مرگ هم بهش پشت می کنه . . . مثل صادق هدایت که گفت : " مرگ هم پشت کرده به...
  • رصد ینگ . . . سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1392 02:04
    خب ! 5 شنبه . جمعه ی قبل که می شد 6 و 7 تیر بودیم رصدینگ خیلی خوش گذشت ! با این که از شانس ما هوا ابری شد و فقط تونستیم ماه رو اونم موقع طلوع آفتاب رصد کنیم + خونه مردم رینه بودیم ! اطراف دماوند ! تو اون هوای ابری شب رفتیم دشت شقایق اون بالای کوه رفتیم بالای ابرا تجربه ی فوق العاده ای بود ! به قولی یکی از بچه ها که...
  • حافظ در وصف حال الآن من . . . یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1392 00:58
    خب بالاخره دولت 10 هم تموم شد امشب رئیس جمهور جدید انتخاب شد ! دولت 11 ! راستش منم دوست داشتم آقای روحانی رئیس جمهور شه ! خوش حالم . . . باید به آقای روحانی بگم " رو سفیدمون کن مرد . . . " الآن این شعر حافظ حس خیلی خوبی بهم میده : رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند من ار چه...
  • 91-92 هم به در شد... سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 05:09
    خب دیری دیدید دیری دیدید دی دید دیدی دیری دید ! 9 ماه رو گذروندیم ! 2 ماه بد بختی رو پشت سر گذاشتیم ! دوم دبیرستان هم بالاخره تموم شد ! امتحانا همشون خوب و فان بودن ! فقط خدا می دونه سر امتحان عربی چه زجری کشیدم ! حالا اتفاقایی که سر جلسه امتحان عربی افتاد به کنار آخه یکی نیس به این مسئولین بگه اصن ما رو چه به عربی ؟!...
  • شعری از فریدون مشیری. . . یکشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1392 19:23
    ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻏﻨﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺎﺯ " ﺑﻮﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ، ﺑﻮﯼ ﺳﺒﺰﻩ ، ﺑﻮﯼ ﺧﺎﮎ ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﺴﺘﻪ ، ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ، ﭘﺎﮎ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﯽ ﻭ ﺍﺑﺮ ﺳﭙﯿﺪ ﺑﺮﮒ ﻫﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﺑﯿﺪ ﻋﻄﺮ ﻧﺮﮔﺲ ، ﺭﻗﺺ ﺑﺎﺩ ﻧﻐﻤﻪ ﯼ ﺷﻮﻕ ﭘﺮﺳﺘﻮ ﻫﺎﯼ ﺷﺎﺩ ﺧﻠﻮﺕ ﮔﺮﻡ ﮐﺒﻮﺗﺮﻫﺎﯼ ﻣﺴﺖ ..... ﻧﺮﻡ ﻧﺮﻣﮏ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﯾﻨﮏ ﺑﻬﺎﺭ ، ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ! ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﭼﺸﻤﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﺖ ﻫﺎ ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺳﺒﺰﻩ ﻫﺎ ﺧﻮﺵ...
  • تبریک سال جدید از طرف من و جمعی از اموات . . . یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 23:24
    ۹۱ هم گذشت. . . با همه ی اتفاقای خوب و بدش ! و من و این آقایی که در تصویر می بینید و نیوتون و گالیله و کپلر و رومر و براهه و کلی دانشمند دیگه سال جدید رو به همه ی دوستای گلمون تبریک می گیم ایشالا سال جدید سالی پر از موفقیت و کارای خوب خوب باشه براتون ایشالا غم نبینید . زیر ماشین نرید . سکته نکنید . خلاصه این که کلی...
  • اندر حکایات مدال من . . . شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1391 15:39
    جمعه ! ۱۳۹۱/۱۲/۱۸ . . . http://s1.picofile.com/file/7684933973/2013_03_08_20_36_31.jpg
  • فریدون مشیری. . . پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 12:47
    یه چی از فریدون مشیری میذارم ! امیدوارم خوشتون بیاد برای آنان که از سنگــــ اند و آیین آیینه بودن را کیش کفــ ـــر می پندارند..! اما سنگی هـــ ـا ...بگذارید کیش سنگی شمـ ــا از خودتان باشد.. و آیین آیینه بودن از عاشقــ ــان... که نه شمـــ ـا از شکستن شرمـــ دارید و نه عاشقـ ــان از شکسته شدن هراس...! اما خدایی هستــــ...
  • شعری بس زیبا از یکی از آشنایان... چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1391 16:34
    این شعرو علیرضا خواجویی ( نقره المپ ریاضی ) گفته ! به نظرم خیلی قشنگه ! واس شمام میذارم فیض ببرین : پنجره ها دستم از پنجره ها کوتاه است هر کسی دست تکان می دهد از پشت مرا شیشه ی عمر من امروز تلف خواهد شد کی به آخر رسد این نور امید دفتر من خودش امروز قدم خواهد برد طبع من میل ترا می جوید خط به خط موی به مو می شکند خط...
  • چه نماز باشد آن را...که تو در خیال باشی ؟ :-؟؟ چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1391 16:03
    بدون شرح... ولی در همین حد بگم جدیدا" دارم به اشعار سعدی هم علاقه مند میشم ! هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست نه هر آن چشم که بیند سیاهست و سپید یا سپیدی ز سیاهی بشناسد بصرست هر که در آتش عشقش نبود طاقت سوز گو به نزدیک مرو کافت پروانه پرست گر من از دوست بنالم نفسم صادق نیست خبر از...
  • فلسفه ملاصدرا درباره خدا... سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1391 13:10
    فلسفه ملاصدرا درباره خدا : خداوند بی نهایت است و لامکان و لازمان اما به قدر فهم تو کوچک می شود وبه قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کارگشا یتیمان را پدر می شود و مادر ناامیدان را امید می شود گملشتگان را راه می شود در تاریکی ماندگان را نور می شود محتاجان به عشق را عشق می شود...
  • اندر حکایات من در دوره ... : دی جمعه 6 بهمن‌ماه سال 1391 12:52
    بدون شرح... http://s3.picofile.com/file/7632653438/2013_01_24_11_30_54.jpg http://s1.picofile.com/file/7632642789/2013_01_23_12_47_55.jpg
  • خدا گفت:همیشه در ملکوت من همیشه جایی برای تو هست، بیا! چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 16:08
    گنجشک کنج آشیانه اش نشسته بود. خدا گفت: چیزی بگو گنجشک گفت: خسته ام. خدا گفت: از چه ؟ گنجشک گفت: تنهایی، بی همدمی. کسی تا به خاطرش بپری، بخوانی، او را داشته باشی. خدا گفت: مگر مرا نداری ؟ گنجشک گفت: گاهی چنان دور می شوی که بال های کوچکم به تو نمی رسند . خدا گفت: آیا هرگز به ملکوتم نیامدی ؟ گنجشک سکوت کرد. بغض به...
  • تولد ... :دی جمعه 15 دی‌ماه سال 1391 00:32
    و اکنون ... ۱۵ دی است... ۱۵ سالمان شد تولدمان است الآن با خود فکر می کنید چقدر عقده ای می باشیم که تولد خود را جار می زنیم هی روزگار... هی دنیا... چه زود می گذری ... ۱۵ سال با سرعت نور گذشت هه... دیگه همین... خوش باشین لباتون خندون...
  • مولانا... یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1391 10:43
    و اینک ... مولانا... تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را؟ تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را؟ نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم چو درین دور خرابم چه کنم دور زمان را؟ ز همه خلق رمیدم ز همه باز رهیدم نه نهانم نه بدیدم چه کنم کون و مکان را؟ ز وصال تو خمارم سر مخلوق ندارم چو ترا صید و شکارم چه کنم تیر و کمان را؟ چو من...
  • بسی زیبا :دی دوشنبه 4 دی‌ماه سال 1391 15:06
    بدون شرح... دست مزن! چشم ببستم دودست راه مرو! چشم . دو پایم شکست حرف مزن! قطع نمودم سخن نطق مکن! چشم. ببستم دهن هیچ نفهم! این سخن عنوان مکن خواهش نا فهمی انسان مکن لال شوم. کور شوم. کر شوم لیک محال است که من خر شوم والا
  • بدون شرح... شنبه 25 آذر‌ماه سال 1391 16:11
    بدون شرح...
  • وب تکونی => « کوچه - فریدون مشیری » جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 19:48
    ش ع ر کوچه فریدون مشیری به نظرم خیلی قشنگه... گذاشتم شمام فیض ببرین... آماده شنیدن هر گونه نظر. انتقاد . پیشنهاد و هر چی دل تنگتون خواست بگین ! خوش حال می شم ! خوش بگذره ! و اکنون . کوچه : بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه...
  • منهای فوتبال => حافظ در عصر جدید... جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 13:38
    گفتیم یه تحولی به این وبلاگ بدیم... خسته شدیم از بس برای فوتبالی نوشتیم که تهش به جایی نمی رسه ... این شعرو پارسال از دفتر دوستم گرفته بودم... خوشم اومد :دی می ذارم شمام فیض ببرین :دی (حافظ در عصر جدید) نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس / دیدم به خواب حافظ توی صف اتوبوس!!! گفتم:سلام حافظ.گفتا :علیک جانم!!! / گفتم:کجا می...
  • دیری دیری دی دید : من اومدم....... جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 20:25
    دوستان گرام اگه قول بدین ذوق مرگ نشین باید خدمتتون عرض کنم که من اومدم...
  • به یاد دربی!!! پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 00:35
    آقا اینم دربی بود؟؟؟؟ بعد از دربی شدیییییییییییییییییید دلم می خواست شاه ماهی آبیا کاپیتان فرهاد تو دربی باشه!!! آقا تماچیای لنگی بی فرهنگی رو به همه ثابت کردن!!! و این نشونه ضعف اوناس... سنگی که به سر حنیف زدن در واقع ثابت کردن بی فرهنگی خودشون به ملت بوده! و همه می دونن با این سنگا نمی تونن جلو موفقیت و قهرمانی اس...
  • ای خدااااااااااااااا! سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 00:55
    اولا پیش از همه تبریک به امید نوروزی! بخاطر طلایی که بدست آورد!! دوما آقا این بازی بود؟ افتضاح......... تساوی............... چیزی ندارم بگم.............. وقتی گل یه گل سالم و یه پنالتی رو داور نبینه بیشتر از اینم نمی شه انتظار داشت! فقط به این داور پیشنهاد می کنم در اسرع وقت یه چشم پزشکی بره خواهشا! عیب...
  • تبریک به حمید سوریان و تسلیت به لنگیا!!!! دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 02:00
    بعد از مدتی می تصمیم به آپ گرفتیم!!! امشب چه شبی بودا شب مهتاب مخصوصا وا۳ ایرانیا الالخصوص استقلالیا!!!!!!!! اولا پیش از همه چیز جا داره به حمید سوریان دلاور ایرانی تبریک بگم مدال طلا رو گرفت و باعث شد سرود ملی ایران بین این همه کشور تو جهان طنین انداز بشه واقعا مرسی داش حمید!!!!!ایشالا همیشه موفق باشی و باعث افتخار...
  • بدون شرح!!! چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1391 15:07
  • بردیییییییییییم:دی!!!! چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1391 00:58
    ایول ایول داش امینو ایول عجب گلی بود گلی بود به سبکه داش آرش دقیقا شبیه گلی که داش آرش تو دربی ۷۰ زده بود اگه یادتون باشه آرش دقیقا با همین سبک توپو فرستاد تو دروازه در هر صورت ایول داش امین مرسی که سه امتیازو تقدیم به تیممون کردی!! و همین طور به خودت تبریک می گیم که اولین گل خودت با پیراهن تیم محبوبت تیمی که سال ها...
  • رضایت نامه جباری تو دست امیر خان!!!:دی! جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 16:17
    دیروز سایت آبیته به نقل از حاجی گفت: جباری از یه تیم قطری پیشنهاد داره!!! و این که حاجی گفت رضایت نامه مجتبی هیچ ربطی به من نداره و تمام کارا و تصمیم گیری راجع به مجتبی رو به امیر خان واگذار کردم! حالا واقعا مجتبی می خواد بره؟؟؟ یعنی جباری حاضر می شه تیمش استقلال.همون تیمی که هر وقت ایشون هوس ناز کردن می کرد لی لی با...