آبی مثل ؟؟؟ ===> منهای فوتبال... :دی

آبی مثل ؟؟؟ ===> منهای فوتبال... :دی

نرم نرمک می رسد اینک بهار.خوش به حال روزگار. . .گر نکوبی شیشه ی غم را به سنگ. . . هفت رنگش می شود هفتاد رنگ . . . :دی
آبی مثل ؟؟؟ ===> منهای فوتبال... :دی

آبی مثل ؟؟؟ ===> منهای فوتبال... :دی

نرم نرمک می رسد اینک بهار.خوش به حال روزگار. . .گر نکوبی شیشه ی غم را به سنگ. . . هفت رنگش می شود هفتاد رنگ . . . :دی

چه نماز باشد آن را...که تو در خیال باشی ؟ :-؟؟

بدون شرح...

ولی در همین حد بگم

جدیدا"  دارم به اشعار سعدی هم علاقه مند میشم !




هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
نه هر آن چشم که بیند سیاهست و سپید
یا سپیدی ز سیاهی بشناسد بصرست
هر که در آتش عشقش نبود طاقت سوز
گو به نزدیک مرو کافت پروانه پرست
گر من از دوست بنالم نفسم صادق نیست
خبر از دوست ندارد که ز خود با خبرست
آدمی صورت اگر دفع کند شهوت نفس
آدمی خوی شود ور نه همان جانورست
شربت از دست دلارام چه شیرین و چه تلخ
بده ای دوست که مستسقی از آن تشنه‌ترست
من خود از عشق لبت فهم سخن می‌نکنم
هرچ از آن تلخترم گر تو بگویی شکرست
ور به تیغم بزنی با تو مرا خصمی نیست
خصم آنم که میان من و تیغت سپرست
من از این بند نخواهم به درآمد همه عمر
بند پایی که به دست تو بود تاج سرست
دست سعدی به جفا نگسلد از دامن دوست
ترک لولو نتوان گفت که دریا خطرست
نظرات 1 + ارسال نظر
پریچهر پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:49 http://shellproof2012.blogfa.com


..
..


این چه قیافه ایه ؟! پریچهر جووووووووووووون !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد